XPSN

گمان بردن کاروانیان که بهیمه ی صوفی رنجورست

مثنوی معنوی/گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست …

(گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست) 2879 دفتر دوم مثنوی — (گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست) مولوی

گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست

› گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست. گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست. چونک صوفی بر نشست و شد روان …

گنجور » مولوی » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ – گمان بردن …

بخش ۹ – گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست مولوی » مثنوی معنوی » دفتر دوم چونک صوفی بر نشست و شد روان

شعر نو : مولوی – گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست

شاعر: مولوی, شعر: گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست, دفتر: مثنوی معنوی (دفتر دوم از مثنوی), چونک صوفی بر نشست و شد روان رو در افتادن گرفت او هر زمانهر زمانش خلق بر می‌داشتند جمله رنجورش همی‌پنداشتندآن یکی گوشش …

ای برادر تو همان اندیشه‌ای

گمان بردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست . چونک صوفی بر نشست و شد روان رو در افتادن گرفت او هر زمان هر زمانش خلق بر می‌داشتند جمله رنجورش همی‌پنداشتند

مثنوی معنوی، دفتر دوم، ابیات ۲۴۳ تا ۳۲۳

برگ پیشین برگ پسین >>. گمان بُردن کاروانیان که بهیمه‌ی صوفی رنجورست چون که صوفی برنشست و شد روان رو درافتادن گرفت او هر زمان. هر زمانش خلق برمی‌داشتند جمله رنجورش همی‌پنداشتند

من نکردم با وی الا لطف و لین ** او چرا با من کند بر عکس …

گمان بردن کاروانیان که بهیمه ی صوفی رنجور است Kervan halkının Sofinin eşeğini hasta sanmaları چون که صوفی بر نشست و شد روان ** رو در افتادن گرفت او هر زمان‏

برچسب‌ها:, , , , , ,